شهیارشهیار، تا این لحظه: 11 سال و 18 روز سن داره

کشمش کوچولو

107 .ماه نود

1399/7/17 21:04
نویسنده : مامان الهام
415 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم اواخر شهریور باباحاجی اومد خونه ما که متوجه شدیم کرونا داره و متاسفانه در عرض چند روز رفت تو ICU و اینتوبه شد.تو و بابا هم چون باهاش در تماس بودید،قرنطینه شدید.تا اینکه بابا خواست بره خونه مادرجون که پیش اونا باشه.واسه همین تو رو با مامان پروانه فرستادم یزد خونه اونا.سه هفته اونجا موندی که دو هفته اش رو قرنطینه بودی.درس و مدرسه ات هم از همونجا با کمک دایی امید و مامان پروانه انجام می دادی.به همه حسابی سخت گذشت.به تو بیشتر.مرسی که قوی بودی.آفرین که با روحیه مخصوص خودت این روزا رو دور از ما تو قرنطینه گذروندی.سخته تو این سن انقد تنها تو یه اتاق بمونی و حتی تنهایی غذا بخوری(البته شیطونی هم میکردی).اوایل واسه اینکه حوصلت سر نره از فیلیمو کارتن میدیدی.یه دفعه به بابا هدایت گفته بودی از بابام بپرس ببین اجازه میده باب اسفنجی +۱۸ ببینمآخه من قربونت برم همیشه انقد پاک و خوب بمون.
تو این سه هفته حسابی پوست مامان پروانه و بابا هدایتو کندیا.از بس حرف زدی و دور خونه بالا پایین پریدی.کلی هم از دستپخت و غذاهای مامان پروانه استقبال کرده بودی.تو دیوار هم یه آگهی استخدام آشپز دیده بودی میخواستی مامان پروانه رو معرفی کنیبهش گفتی تو مدیر اجرایی خونه هستیبالاخره دلت با مامان من صاف شد و یه نامه عاشقانه هم براش نوشتی:"مامان پروانه دوست دارم"

پایان این ماه وزنت حدود 23 کیلو و قدت 125 سانت بود.

پ ن:باباحاجی 19 مهر واسه همیشه از پیشمون رفت💜

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)