36.ماه بیست و چهارم
این ماه خیلی زود و خیلی خوب گذشت.چون افتاد به عید و رفتیم یزد من اصلا از وزن گیریت راضی نبودم واسه همین به اصرار من بابات بردت یه آزمایش خون هم ازت گرفتم.آخه قبلا آزمایش ادرار و مدفوع گرفته بودم ارت و مشکلی نداشت.آزمایش خونتم خدارو شکر خوب بود.حالا دیگه به بابات قول دادم کاری به کارت نداشته باشم. عاشق کیوی شدی و بهش میگی گیگی.دوست داری همه کارا رو خودت انجام بدی مثلا میخوام بهت غذا بدم هی میگی علی علی.یعنی قاشقو بده علی خودش بخوره.کوچکترین رفتار و حرکات ما از چشمت دور نمی مونه و تقلید می کنی.واسه همین خیلی باید مواظب باشیم خودت تعیین می کنی کی کمکت کنه.مثلا وقتی میگی آب اگه بخوام بهت آب بدم هی میگی بابا.و تا بابا بهت آب نده ...