شهیارشهیار، تا این لحظه: 11 سال و 16 روز سن داره

کشمش کوچولو

14.ماه چهارم

1392/6/8 17:49
نویسنده : مامان الهام
460 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم توی این ماه مرحله دهانی شروع شده.هرچی رو که می تونستی با دستای کوچولوت بگیری می کردی تو دهنت.

موقع شیر خوردن با دوتا دستات محکم لباسمو می گرفتی.گاهی هم انگشتمو می گرفتی.

هم چنان وقتی می خواستم بخوابونمت بی قراری می کردی.وقتی خوابت میومد مرتب چشاتو می مالیدی ولی تا اونجا که می تونستی مقاومت می کردی که نخوابی.شب ها کابوسات ادامه داشت.موقع بیدار شدن هم چندبار از خواب می پریدی تا بالاخره بیدار می شدی.همیشه صبح ها قبل از اینکه چشاتو باز کنی کلی می خندیدی.خیلی بامزه می خندیدی.دماغتو چین مینداختی و با دماغت می خندیدی.حدود یک ساعت ونیم بعد از بیدار شدنت هم باز لالا می کردی.

تو این ماه چندبار خیلی بد استفراغ کردی.بعداز کلی نگرانی متوجه شدم چون بلد نیستی شستتو بخوری انگشت اشارتو می خوری که می زنی ته حلقت و ...

و اما هم چنان سکسکه...

واکسن چهار ماهگیتو که زدم فقط نیم ساعت گریه شدییییییییییید کردی و بعد آروم شدی.باز هم یه نوبت تب خفیف داشتی که واسه همین آخر شب بردمت حموم.

پایان ماه چهار وزنت 6700،قدت 65 و دور سرت 42 سانت بود.

0

 

1

 

2

 

3

 

4

 

5

 

6

 

7

 

8

 

9

 

10

 

11

 

12

 

13

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

مامان زری
9 شهریور 92 15:14
عافیت باشه عزیزم عکسی که با حوله انداختی خیلی قشنگ شده چشمات خیلی قشنگن عزیزم،مامانی براش اسپند دود کنی،یادت نره ها
خاله سمی
13 شهریور 92 23:26
علی یه وقتی میاد که تو مردی شدی و با خانومت نشستی اینا رو دوتایی می خونین و کلی می خندین و ذوق می کنین .اون موقع من و مامانت دیگه ننجون شدیم البته مامانت یه سر و گردن ننجون تر از من
.اینو بدون که همیشه دوست دارم جوجوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو


ننجون...ننجون....ننجون
رقیه
19 شهریور 92 11:40
نازی ، عسلی با اون خندیدنش ، خیلی دوست دارم بغلش کنم فشارش بدم، الهام دیدی پسری چه مژه های بلندی داره


بله.مژه های مامانشو دزدیده.من بعد زایمان مژه هام ریخت
Nazanin T
26 شهریور 92 17:19
بیا اینجا به دردت میخوره تو گوگل بزن "کپی پیست کن" بعد بیا کپی پیست کن T
حیران
6 مهر 92 20:38
چقده ناز شدی تو پسر اون وقت تو چرا کچل نشدی آقا
sara(maman shahyar)
6 آذر 92 7:58
الهام جون خیلی از آشنایی باهات خوشحالم...با اجازه شهیارجون لینک شدین