شهیارشهیار، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

کشمش کوچولو

39.ماه بیست و هفتم

1394/4/23 23:05
نویسنده : مامان الهام
854 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گلم دیگه واسه خودش مردی شده.حالا بعدا میگم چرا!!

این روزا انقد حرف میزنی که مخمونو خوردی.گاهی التماست می کنیم آروم بگیریغمگین

به مرحله "این چیه" رسیدی و همش می پرسی این چیه این چیهبغل

وقتی بابا پشت چراغ قرمز وامیسه و تو می خوای بهش بگی رانندگی کنه بهش میگی ماشین بازی کنقه قهه

شبا وقت خوابیدن میگی مامان و بابا شب بخیرآرامیه دفعه داشتی بستنی می خوردی خواستم ببرمت دستتو بشورم هنوز داشتی بستنی می خوردی بهم گفتی اجازه بده اجازه بده.آخ که می خواستم بخورمتبغل

و اما اون موضوعهچشمکبالاخره با اصرارای مامان پروانه سی خرداد اقدام کردیم واسه اینکه از پوشک بگیریمت.واااااااااااای که چه به ما گذشت.اول اصلا متوجه نبودی قضیه از چه قراره.روز اول بابا بهت گفته بود هروقت جیش داری بگوبریم دستشویی.در عرض یک ساعت یازده دفعه کشونده بودیش دستشوییخندونکیکی دو روز خوب بودی بعد روز بعد دوبار خونه رو کثیف می کردی.اوایل هر نیم ساعت می بردیمت که به مورچه ها آب بدی.وقتی دیدم باز از دستت در میره شد هر بیست دقیقه.بعدم هر یک ساعت.خلاصه در  عرض سه هفته هشت جارو کثیف کردیغمگین تا اینکه بالاخره بعد سه هفته و در کمال ناباوری یه روز خودت بهمون می گفتی که توتو داریزیباو همه چی تموم شد.خیلی خوشحالم چون همش نگران بودم تا موقع مسافرتمون درگیر این قضیه باشیم.

 

 

پسندها (1)

نظرات (2)

رقیه
13 مرداد 94 13:36
الهام جیگر ختله چه لاغر شده
مامان الهام
پاسخ
بچم کلالاغربود.الان که دیگه هیچی.ازبس در حرکته.یه جانمیشینه که
ــــــدلارامــــــ
8 شهریور 94 19:02
سلام مامانه نینی ماشالا نینیه نازی دارین منم قراره خاله شم و واسه همین ی وبلاگ واسه نینیه تو راهیمون درس کردم خوش حال میشم ب وبلاگم سر بزنین نینیه ما منتظر قدم هاتون توی وبمون هست اگرم موافق تبادل لینک بودید بم خبر بدین